پرواز یک فرشته

باز هم خونریزی و درد 14 فروردین 95

امروز شنبه 14 فروردین 95 هست از دیروز دل درد شدیدی گرفتم جوری که باز نمیتونم تکون بخورم از صبح هم که همسر جان رفتن سر کار منم همچنان خوابیدم گل دختر رو هم صدا نکردم گفتم با این حالم اون بخوابه بهتره تا غروب که همسری اومد همچنان درازکش بودم نهار رو هم به زور خوردم نهار دختری رو هم کشیدم براش خودش خورد ولی دل درد هام همچنان ادامه داره و بهتر نشده ساعت هفت با حس مرطوب شدن لباسم فهمیدم که باز خونریزی کردم امروز 25 هفته و سه روزم هست و اخرین روزای ماه شش حاملگی و این خونریزی باز منو غافلگیر کرد از اخرین باری که خونریزی کردم یک ماه و نیم میگذره و بعد تجویز امپول ها دیگه تا الان نداشتم سریع شیاف گذاشتم و دراز کشی...
4 ارديبهشت 1395

اواخر آبان 94

الان چند روزه از وقتی عادت ماهیانه ام گذشته ولی چند باری من خونریزی کردم نه در حد پریود ولی بیشتر از لکه بینی بود دل درد و کمردرد شدید دارم جوری که یه خرده سرپا میمونم یا راه میرم شدیدتر میشه با وجود خونریزی ها اصلا به حاملگی فکر نکردم مطمئنم همین روزا هست که پریود میشم فقط نمیدونم این ماه چرا اینقدر طول کشید و چرا این همه اذیت شدم
28 فروردين 1395

تصمیم مهم

الان مدتیه دارم به این فکر میکنم که جمع خونوادگیمون رو چهار نفره کنم خیلی درگیری ذهنی دارم تا قبل از اومدن دخترکم موافق شدید تک فرزندی بودم ولی الان مدتیه دارن به فرزند دوم فکر میکنم حس میکنم وجود یه کودک دیگه تو زندگیم لازمه با همسر جان هم صحبت کردم هر چند از قبل میدونستم که همسری عاشق بچه هست و همیشه هم گفته دوتا بچه میخوام کلی با هم صحبت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که واسه داشتن فرزند دوم اقدام کنیم همه چی رو سپردم دست خدا از خود خدا کمک خواستم اگه صلاحمه بهم یه فرشته کوچولوی سالم بده دختر و پسرش برام مهم نیس هر چی صلاحمه همونو بده از یه طرف دوست دارم دو تا دختر ناز داشته باشم و بچه هام هم جنس باشن ولی ته دلم...
28 شهريور 1394